دلم بهــــانه ای میخواهد برای ادامۀ زندگــــی...
مثل ِ یک بوسۀ عاشــــقانه
که یادم بیــــاورد هنــــــوز زنده ام
برچسب : من و تنهايي هام,فقط يك بهانه ,دلتنگي, نویسنده : mahdi manotanhaeiham بازدید : 172
در هياهوی زمان
در دل ساکت شب
بی رمق، خسته و سرد
من به دنبال خودم می گردم!
کی شدم گمشده در وادی غم؟
من که بودم...
کيستم...
چه کسی خواهم شد؟
قاصدی بی مقصد
آه...
ای رفته ز ياد
مشتی از خاک زمين
من گمشده ام
چه کسی خواهد يافت؟
من سرگردان را...
من پاييزی را...
گم شدم در تنهايی
وسعتی تو خالی
باد برده است مرا
يا که يک خواب عميق؟
من چه اندازه زياد
پوچ و خالی شده ام!
عشق از ياد دلم رفته چه زود
هيس... ساکت... انگار...
که صدايی خبر از آمدنم می دهد
اين صدای قدم خسته توست؟
يا نوای قدم رسته من؟
آنچه از من شده دور
به تنم می آيد
من به من می رسم انگار دگر
شايد اين بار شکوفا شوم
هيس... ساکت... انگار
برچسب : من و تنهايي هام,شروعي ديگر,در هياهوي زمان, نویسنده : mahdi manotanhaeiham بازدید : 203